تنهایی با غم گوشه ای نشسته بود. او همیشه تنها بود. تنها رفیق او ناراحتی بود که دلداری اش نمی داد بلکه بر تنهایی اش می افزود. پیش همه ی احساس ها رفت. از غرور خواست که همدمش باشد. غرور گفت: حیف از من که با آدمی چون تو همدم باشم! از خشم خواست، اما با نگاه خشم جا رفت و او را ترک کرد. از ثروت خواست اما او آن قدر غرق شمردن پول هایش بود که صدای تنهایی را نشنید. از شادی خواست، اما شادی گفت: من تنها وقتی همدم تو می شوم که قلبا شاد و خوشحال باشی. با غمی که تو داری چگونه می توانم همدمت باشم؟ تا این که تنهایی به باغی از گل های رز رسید. با دوست جدایی ناپذیرش غم آنجا نشست و گریست. وقتی سرش را بلند کرد چیزی را دید که باورش نمی شد: عشق با لبخندی رو به رویش ایستاده بود. و تنهایی دیگر تنها نبود
salam
webloge shoma ke hamishe take
kheyli take
سلام
حالا اپ میکنی و خبر نمیدی
مطلبت عالی بود و خوندنی
لذت بردم
بدرود
بزار به حرمت نگات همیشه بارونی باشم
به خاطر فاصله مون عاشق دریایی باشم
بزار دیگه نگم برات من تا ابد عاشقتم
شک وهراس نکنی کاشکی بگی لایقتم
بزار ضریح دست تو قبله عشق من باشه
تمومی حرفهای تو کعبه عشق من باشه
بزار که التماس کنم یه وقت نگی دیگه برو
می خوام نثارت بکنم این جون ناقابلمو
____xxxxxxxx______xxxxxxxxxxx
___xxxxxxxxxxxx___xxxxxxxxxxxxx
___xxxxxxxxxxxxxx_xxxxxxxxxxxxxx
___xxxxxxxxxxxxxxx_xxxxxxxxxxxxx
____xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx
_____xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx
______xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx
_________xxxxxxxxxxxxxxxxxx
___________xxxxxxxxxxxxx
_____________xxxxxxxxx
______________xxxxxx
_______________xxxx
_______________xxx
______________xx
_____________x
___________x
________xx
______xxx
_____xxxx
___xxxxxx
___xxxxxxx
____xxxxxxxx
______xxxxxxxx
________xxxxxxxx
_________xxxxxxx
_________xxxxxxx
________xxxxxx
_____xxxxxxx
____xxxxxx
___xxxxx
__xxxx
_xxx
_xx
سلام
عالی بود مثل همیشه
خیلی زیبا بود مخصوصا آخرش که تنهایی دیگر تنها نبود :)
سلام حوبین؟ این شعر با لحجه بندریه ممنون که میائین پیشم بای
سلام
مطلب زیبایی هست
وقتی از غم گریه کی کنه باز امید و عشق بهش سر میزنه
بای
salam azizam khubi webloget kheyli zibast
manam upam behem sar bezani khushhal misham.
سلام دوستان خوبم..شمیلاو فرهاد
خیلی وقته سری به ما نمیزنین ها ؟
مطلب این دفعه خیلی خوشگل بود و خوندی..اما مطلب دفعه قبلی که نوشته بودی خیلی تکان دهنده بود
ادم دچار خودافسردگی میشه
واقعا چقدر تفاوت وجودداره
بمیرم الهی
منم به روز کردم..خواستی سری بزن..خوشحال میشم
به امید دیدار..[گل]
به نام تنــهاتـرین تنــها
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
با سلام و درود بر شما عزیزان
پست بسیار زیبایی بود چرا که حال و هوای دل تنهای ما را بیان میکرد ...
دوستان خوبم این نکته را هم مد نظر داشته باشید که تنــهایی را خدا به همه کس نمیدهد فقط به آنهایی میدهد که ارزش تنــهایی را درک کنند.
در پناه حضرت حق شاد باشید و امیدوار.
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــامضاء : تنــهاتـرین تنــهایـان
ممنون که به کلبه عاشقانم سر زدی
باز هم بیا
((((((())))))))))(ـــــــــــــــــــــــــــ)(((((((((((()))))))))))
در من هزار حرف نگفته
هزار درد نهفته
هزاران هزار دریا هر لحظه در تپیدن و طغیانند
در من هزار آهوی تشنه
در خشکسال دشت پریشانند
در من پرندگان مهاجر
ترانه های سفر را
در باغ های سوخته می خوانند
با من که در بهار خزانم قصه های فراوانی ست
با من که زخم های فراوانی
بر گرده ام به طعنه دهان باز کرده اند
هر قصه یک ترانه
هر ترانه خاطره ای دیگر
هر عشق یک ترانه ی بیدار است
در خامشی حضورم ، حرف مرا بفهم
یا برای عشق ، زبانی تازه پیدا کن
تا درد مشترک
زبان مشترکمان باشد
حرف مرا بفهم و مرابشنو
این من نه ، آن من دیگر
آنکس که پنجره ی چشم های من او را
کهنه ترین قاب است
از پشت پنجره ی زندان
حرف مرا بفهم
که فریاد تمامی زندانیان
در تمامی اعصار است
در گیر و دار قتل عام کبوترها
در سوگ شاخه های تکه تکه ی زیتون
وقتی که از دل جوان ترین جوانه های عاشق باغ ماه
بر مسلخ همیشگی انسان
در لحظه ی شکفتن فریاد
باران سرخی از ستاره سرازیر است
آن سان که هر ستاره دلیل شرمساری خورشید های بسیاری
از برآمدنشان است
تو گریه می کنی
از عمق آشنای جنگل چشمانت
از عمق جنگلی که در آن پاییز ، در غروب به بغض نشسته
باران بی دریغ اشک تو می بارد
تا عطر خیس جنگل پاییز
در من هوای گریه برانگیزد
آنگاه از چشم ذهن من
شعری بسان گریه فرو ریزد
من شعر می نویسم
تو با ترانه های عاشق من ، عاشق
تو با ترانه های تشنه ی من دریا
بر پنج خط ساز سفر ، زخمه می شوی
تو گریه می کنی
تو لحظه های شعر مرا ، در خویش تجربه کرده
یعنی مرا در بدترین و بهترین دقایق بودن تکرار می کنی
یا با ترانآهای من بر لب
به رویا رویی جلادان به مسلخ خویش می شتابی
یعنی که با منی
دیروز
امروز
تا هنوز و همیشه
ایا زبان متشرک این نیست ؟
آن زبان تازه که می گفتم ؟
ایا زبان مشترک این نیست ؟
سلام بر دو عاشق که عشق را ارج می نهند.
مرسی از اینکه منو خبر می کنی انشاالله آپ می کنم آپ کردم خبرتون می کنم.
متن خیلی زیبایی بود به شرطی که عشق عشقی واقعی باشد.
یاحق
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
سلام دوست من
ولادت با سعادت هشتمین اختر تابناک ولایت شمس الشموس انیس النفوس ولی نعمت مردم ایران علی ابن الموسی الرضا رو به شما دوست عزیز تبریک میگم و امیدوارم که در سایه رحمت بی کران حضرت حق همیشه شاد باشید و امیدوار
ـــــــــــــــــــــــــــامضاء : تنــهاتـرین تنــهایـان
سلام عزیزم من up کردم...خوشال میشم سر بزنین :)
واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم
نه فقط به خاطر عکس شاید به خاطر خوندن متن قبل از عکس بود. موفق باشی
مطالب و عکس هائی که گذاشتین تکان دهند ه بودن .
ای کاش هر کسی بتونه کمی دلش و دریائی کنه و دید و
نظر عاشقانه به اطرافش داشته باشه ، شاید اونوقت
خیلی از مشکلات حل بشن ، شاید .....
سلام خوبین؟
وبلاگ خوبی داری؟
موفق باشی
به ماهم یه سر بزن
www.emrahturk2008.blogfa.com