برایت دعا می کنم

 

برایت دعا می کنم
دعا می کنم که هیچ گاه چشمهای کهربایی تو را در انحصار قطره های اشک نبینم و تو برایم دعا کن که ابر چشمهایم همیشه برای تو ببارد
دعا می کنم که لبانت را فقط در غنچه های لبخند ببینم و تو برایم دعا کن که هرگز بی تو نخندم
دعا می کنم دستانت که وسعت آسمان و پاکی دریا و بوی بهار را داردهمیشه از حرارت عشق گرم باشد و تو برایم دعا کن دستهایم را هیچ گاه در دستی به جز دست تو گره ندهم
من برایت دعا می کنم که گلهای وجود نازنینت هیچ گاه پژمرده نشوند ٬برای شاپرکهای باغچهء خانه ات دعا می کنم که بالهایشان هرگز محتاج مرهم نباشند
من برای خورشید آسمان زندگیت دعا می کنم که هیچ گاه غروب نکند و بدان در آسمان زندگیم تو تنها خورشیدی
پس برایم دعا کن ٬ دعا کن
که خورشید آسمان زندگیم هیچ گاه غروب نکند

عاشقانه های عاشق بی قرارت

شوهرت فرهاد

شمیلای عزیزم زندگی من همه آرزوهام تمام شادیهام و دلیل زنده بودنم به توی نازنین ختم میشه

انگار که خدای بزرگ سرنوشت من و تو رو بهم گره زده اگه تو رو نمی آفرید منم نمی آفرید

من و تو برای با هم بودن خلق شدیم اگه تو نبودی من یک لحظه هم نمیتونستم تو این دنیای فانی دووم بیارم

گنجینه عشقم تنها مروارید بی قیمت دریای قلبم عاشقانه میپرستمت

کارت پستال

 

دلم که واست تنگ میشه، میرم همه کارت پستالهای رو که واسم فرستادی میارم، اول همشونو بو می کنم، همشون بوی تو رو می دن، بوی همون عطر نارنجی رو، بعد اروم دونه دونشون رو می بوسم، باز می کنم و به دست خطت نگاه می کنم، تو بعضی نامه ها هم یه قلب کوچیکه، همه نوشته هاتو می خونم، چه اونائی که توشون دلتنگی و دلت گرفته، چه اونائی رو که شادی و واسه زندگی برنامه می ریزی، بعد هم می رسم به عکسات، بعد اروم گریه می کنم، دلم بازم برات کلی تنگ میشه و ... کی باز می تونم بوی عطرتو از تن خودت بو کنم نه از کارت پستالا؟ یه دنیا...یه عمر...یه زندگی، برای دوست داشتنت کمه. میخوام باز عاشقت بشم...دوباره...سه باره...برای همیشه