خیلی سخته

خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری
صبح بلند شی ببینی دیگه دوسش نداری
خیلی سخته که هیچ جایی نباشه واسه اشتی
بی وفا شه اون کسی که واسش جونتو گزاشتی
چه می سوزونه گاهی قلبو زهر تلخ بعضی حرفا
خیلی سخته اون کسی که اومد کردت دیوونه
هوساش وقتی تموم شد دیگه پیشت نمونه
خیلی سخته اگه عمر جادویی شهوت تموم شه
نکنه چیزی که ریختی پای عشق اون حروم شه
خیلی سخته اون کسی که می گفت : واسه چشمات میمیره
بره و دیگه سراغی از چشمات نگیره
خیلی سخته تا یه روز حرفای اون باورت شه
نکنه یه روز ندامت حرف تلخ اخرش شه
خیلی سخته که یه روز عزیزی عازم سفر شه
تازه فردای همون روز دوست عاشقش با خبر شه
خیلی سخته بی بهونه میوه های کال و چیدن
به خدا کم غصه ای نیست جون تو،تو رو ندیدن
خیلی سخته که دلی رو با نگات دزدیده باشی
وسط راه اما از عشق یه کمی ترسیده باشی
خیلی سخته تو پاییز با غریبی اشنا شی
اما وقتی که بهار شد یه جوری ازش جدا شی

عشقت را ببخش

 
ارزشت را با مقایسه کردن خود با دیگران پایین نیاور, زیرا همه ما با یکدیگر متفاوتیم
اهداف و آرزوهایت را با توجه به آن چه که دیگران با اهمیت تصور می کنند, تعیین نکن, زیرا فقط تو می دانی که
چه چیزی برایت بهترین است
با زندگی کردن در گذشته یا اینده زیستن در زمان حال را از دست نده. حتی اگر یک روز در زمان حال زندگی کنی
همه روزهای عمرت را زیسته ای
هنگامی که هنوز چیزی برای بخشیدن داری , هرگز ناامید نشو
هیچ چیز واقعا به پایان نمی رسد تا لحظه ای که خودت دست از تلاش برداری از مواجه شدن با خطرات نترس, زیرا
بدین ترتیب فرصت می یابی که بیاموزی چقدر باید شجاع باشی
با گفتن این که: یافتن عشق غیر ممکن است مانع ورود عشق به زندگی خود نشو
سریعترین راه دریافت عشق , بخشیدن آن به دیگران است
سریعترین راه از دست دادن آن محکم نگاه داشتن آن اس
رویا های خود را رها نکن. بدون رویا بودن یعنی بدون امید بودن و ناامیدی یعنی این که هیچ هدفی نداری.
زندگی یک مسابقه نیست , بلکه سفری است که هر قدم از مسیر آن را باید لمس کرد و چشید

دوست

دوست معمولی هرگز نمی تواند گریه تو را ببیند
دوست واقعی شانه هایش از گریه تو تر خواهد بود
دوست معمولی اسم کوچک والدین تو را نمی داند
دوست واقعی شاید تلف آن ها را جایی نوشته باشد
دوست معمولی یک جعبه شکلات برای مهمانی تو می آورد
دوست واقعی زودتر به کمک تو می اید و تا دیر وقت برای تمیز کردن می ماند
دوست معمولی از دیر تماس گرفتن تو دلگیر و ناراحت می شود
دوست واقعی می پرسد که چرا نتونستی زودتر تماس بگیری؟
دوست معمولی دوست دارد به مشکلات تو گوش دهد
دوست واقعی سعی در حل آن ها می کند
دوست معمولی مانند یک میهمان عمل می کند و منتظر می ماند تا ار او پذیرایی شود
دوست واقعی به سوی یخچال رفته و از خود پذیرایی می کند
دوست معمولی می پندارد که دوستی شما بعد از یک مرافعه تمام می شود
دوست واقعی می داند که بعد از یک مرافعه دوستی شما محکم تر می شود

یک دوست واقعی کسی است که وقتی همه تو را ترک کرده اند با تو می ماند