صحنه دلخراش

سلام دوستان

می دونم که این مطلب هیچ ربطی به این وبلاگ و محتوای اون نداره  اما امروز عکسی دیدم که خیلی من را دگرگون و ناراحت کرده است عکس را توی وبلاگ گذاشتم تا همه ببینند

نظر یادتون نره

عکسی را که در بالا مشاهده می کنید برنده جایزه پولیتزه می باشد که در سال 1994 میلادی در زمان قحطی سودان گرفته شده است این عکس کودک قحطی زده ای را نشان می دهد که به سمت اردوگاه غذای سازمان ملل یک کیلومتر آنطرف تر می رود. لاشخوری که در تصویر مشاهده می کنید منتظر مرگ این کودک است تا او را بخورد .هیچکس نمی داند که عاقبت چه بر سر این کودک آمد حتی عکاسی که این تصویر را گرفت .زیرا او به محض اینکه این عکس را گرفت آنجا را ترک کرد و 3 ماه بعد بر اثر افسردگی شدید خودکشی کرد.

من که بعد از 12 سال این عکس را دیدم انقدر دگرگون وناراحت شدم وای به حال عکاس بیچاره که این صحنه را از نزدیک دیده

امروز ....

 
امروز روز خوبی بود
امروز روز خوبی بود
کودکی به دنیا آ مد
دانش آموزی نمره بیست گرفت
مردی با دسته گلی همسرش را خوشحال کرد
دخترکی تولدش را جشن گرفتپ
پیرزنی از دیدار نوه اش شاد شد
شاعری شعری سرود
دختری به خواستگارش جواب مثبت داد
با تقاضای وامی موافقت شد
اسیری آزاد شد
بیماری شفا پیدا کرد
عاشقی...........
 
امروز روز بدی بودامروز روز بدی بود
مادری جگر گوشه اش را از دست داد
پدری بخاطر برگشت خوردن چک به زندان رفت
کودکی یتیم شد
زن ومردی از هم جدا شدند
خانواده ای گرسنه سر بر بالین نهاد
جوانی معتاد ش
دزن جوانی بیوه شد
جوانی از خواستگاری ناکام بازگشت
مادر بزرگی به خانه ی سالمندان برده شد
دختری خود سوزی کرد
دانشجویی خود را حلق آویز کرد
پای کارگری شکست
مادری زمان زایمان از دست رف
تمحصلی از درسی نمره نگرفت
خانه ای در آتش سوخت
عاشقی.........
تا بوده همین بوده