خداوند

من نیرو خواستم و خدا مشکلاتی سر راهم قرار داد تا قوی شوم .من دانش خواستم و خدا مسائلی برای حل کردن به من داد .من سعادت و ترقی خواستم و خداوند به من قدرت تفکر و زور بازو داد تا
کار کنم .من شهامت خواستم و خداوند موانعی بر سر راهم قرار داد تا آنها را از
میان بردارم .من انگیزه خواستم و خداوند کسانی را به من نشان داد که نیازمند کمک
بودند.من محبت خواستم و خداوند به من فرصت داد تا به دیگران محبت کنم .من به آنچه می خواستم نرسیدم ..... اما انچه نیاز داشتم به من داده شد.نترس با مشکلات مبارزه کن و بدان که می توانی بر آنها غلبه کنی

ولنتاین مبارک

به نام خداوند عشق

خداوندا من چیزی دز این دنیا پوچ و سیاه دارم که شما در اون بارگاه عظیم و پاکت نداری٬من چیری دارم و خواهم داشت که شما ندارید و نخواهید داشت
من عشق به همتای خود دارم ولی شما همتایی ندارید که عشقی به او داشته باشید
خداوندا قسمت میدم که هیچگاه اجازه ندهید که قسمم را بشکنم و عهدمو فراموش کنم٬قسمت میدم که همیشه مرا عاشقش نگاه داری
قسمت میدم که دیگر مرا در فراق دوریش نسوزانی
قسمت میدم که طلسم نفرین شده عشق را برای همیشه باطل کنیم و هر عشقی را برای عاشقش همیشه زنده نگه داری و کلمه جدایی رابرای هیشه از روی ذهنها پاک کنی
به امید روزی که هیچ عاشقی طمع جدایی معشوقش را نکشه آمین

روز ولنتاین را به تمام عاشقانی که معنی عشق واقعی را درک می کنند

مخصوصا همسر عزیزم فرهاد تبریک می گویم 

چه فایده؟؟

دست و دلم دیگه به نوشتن نمیره..می‌ترسم...از تو٬ از همه٬ از خودم بیش از همه و همینطور از حرفات٬ از رفتارات٬ از برق کینه‌های بیدلیلت که این روزا تو چشات موج می‌زنه...از همه چیز می‌ترسم...و ازاین غربتی که دچارشم. می‌فهمم٬ همه چیز رو با همه وسعت و تلخیش داری به من میچشونی...البته٬ نمی‌دونم باید ممنون تو باشم یا...بگذریم! دیگه دلم نمی‌خواد بنویسم٬ همونطور که از حرف زدن هم بیزارم کردی...خوب حق داری...بلاخره باید بهم می‌فهموندی...باید! این حق مسلم تو بود!دذست نمی‌گم؟ حالا وجدانت سبکتر نیست؟ بگذریم٬ این نیز بگذرد!
داره بهار می‌آد!؟؟ چه بهاری؟؟ یاد پارسال این موقع‌ها افتادم...بگذریم...چه فایده؟؟ اگه از گفتن و نوشتن همه چی حل می‌شد خوب تا حالا حل شده بود...